بی سر و ته

عدم وجود برنامه در زندگی!

نه روی زمین...نه در هوا....من کجام؟!

اگه برم...اگه نرم...واقعا کدومش درسته؟!

 

کادو

چقدر کیف می ده کادو خریدن.

امروز رفتم برای پنج تا از دوستام کادو خریدم. خیلی خوب بود. حس خوبی بود....تازه تنها هم رفتم!

به این نتیجه رسیدم که از دفعه بعد برای خودم هم کادو بخرم! خیلی باید خوب باشه.

نمی دونم

نمی دونم می خوام بمونم یا برم

نمی دونم می خوام بیشتر کار کنم یا کمتر

نمی دونم می خوام دوباره نقاشی کنم یا نه

نمی دونم موسیقی خوب بود یا بد

نمی دونم می خوام ورزش کنم یا نه

نمی دونم امروز ناراحتم یا خوشحال

نمی دونم که می دونم یا نمی دونم!

اما با وجود همه این نمی دونم ها من باز هم خوشبختم.

هر روز به امید اینکه این نمی دونم ها به می دونم ها تبدیل بشند از خواب بلند می شم و تلاش می کنم که یک روزی بگم می دونم !

خواستن

می خواهم زندگی کنم
می خواهم فقط زیبایی ها را ببینم و زشتی ها را نادیده بگیرم
می خواهم همه را دوست بدارم
می خواهم فقط رویا ببینم و کابوس ها را دور اندازم
می خواهم مزه خوش بختی را همیشه حس کنم
به به...چه اسانسی دارد!

باران

این شعر را یکی از دوستان فرستاده ، امیدوارم خوشتون بیاد.

چترها را باید بست
زیر باران باید رفت
فکر را، خاطره را زیر باران باید برد
با همه مردم شهر زیر باران باید رفت
دوست را زیر باران باید دید
عشق را زیر باران باید جست
زیر باران باید بازی کرد
زیر باران باید چیز نوشت
حرف زد
نیلوفر کاشت
زندگی تر شدن پای در پای
زندگی آب تنی کردن در حوضچه اکنون است